چارچوب آستانه، مذاکرات سوریه
برای سوریه، “ساعت X” در حال نزدیک شدن است: کشور در حال حرکت به مرحله پس از حل و فصل و در آماده سازی قانون اساسی جدید است. سازمان ملل متحد امیدوار است که اولین جلسه کمیته مشورتی قانون اساسی سوریه قبل از پایان سال جاری برگزار شود. با این حال، ایالات متحده خواستار سرعت بخشیدن روند و حتی تعیین اولتیماتوم به سازمان ملل متحد است: حل مسئله تشکیل کمیته قانون اساسی تا 14 دسامبر. در غیر این صورت، واشنگتن برای متوقف ساختن هر دو روند حل و فصل آستانه و سوچی اصرار خواهد کرد. این کار منجر به چی خواهد شد؟
برای شروع، به طور خلاصه در مورد هر دو فرآیند. ملاقات در چارچوب سوچی به تاریخ 30 جنوری 2018 صورت گرفت و یک اقدام یک بار با خاصیت یک اعلامیه و هدف آن تاکید بر دخالت روسیه بود. مخالفان سوری، کردها و غرب این جلسه را در سوچی تحریم کردند. نتیجه ای نداشت. بنابراین، فکر میشود که لغو این پروسه مذاکرات صدمه زیادی به روند حل و فصل سوریه نداشته باشد.
البته، چیزی را که در مورد چارچوب آستانه نمی توان گفت. لغو آن می تواند منجر به عواقب فاجعه بار شود. ما نباید فراموش کنیم که این پایتخت قزاقستان بود که در آن توافق های مهم و قابل ملاحظه ای میان طرفین درگیری سوریه به دست آمد.
در آستانه، برای اولین بار، تمام طرفین مخالف در میز مذاکره شرکت کردند. به عنوان بخشی از روند آستانه در سوریه، چهار ناحیه انحرافی ایجاد شد. در سه از آنها – شرق گوتا، منطقه ای در شمال حمص و همچنین سرزمین های جنوب سوریه – اکنون صلح برقرار شده است و روند بازسازی کامل در حال انجام است. مرزهای این مناطق استاتیک نیستند، زیرا نظر به پیوستن به پروسه صلح شهرک های جدید در حال گسترش است. در حال حاضر تعداد آنها بیش از 2200 میباشد.
در آستانه، احزاب مخالف سوریه توافق کردند که زندانیان را تبادله کنند، شرایطی را برای بازگشت امن پناهندگان به خانه هایشان ایجاد کنند و مکانیسم برای اجرای آتش بس را ایجاد نمایند. همه این ها به سازمان های بین المللی بشردوستانه اجازه داد تا کمک های خود را به فوریت نیاز به مردم سوریه آغاز کنند.
این چقدر مهم است؟ برای پاسخ به این سوال، لازم است وضعیت یمن را مطالعه کنیم، جایی که جنگ داخلی و مبارزه موازی علیه سلطه تروریست ها نیز وجود دارد. بنا بر عدم موجودیت یک پلت فرم مناسب مذاکره در این کشور، بزرگترین بحران بشردوستانه در تاریخ جهان امروز به وجود آمده. تصویر که امروز از زندگی در یمن به نظر می رسد: گرسنگی، مرگ و میر کودکان بر اثر سوء تغذیه و ناامیدی کامل بزرگسالان، که قادر به خوردن چیز دیگری بجز برگ درختان نیستند و اطفال خود را هم با آن تغذیه میکنند.
بلی، در سوریه نیز بحران انسانی است، اما مقیاس آن بی نهایت کوچکتر است، دقیقا به این دلیل که طرفین درگیری مذاکره می کنند و حداقل تلاش برای ایجاد شرایط برای بقای غیرنظامیان را فراهم می کنند. و این مذاکرات تنها به لطف پروسه آستانه امکان پذیر شده.
چارچوب مذاکره آستانه از این الحاظ نيز مهم است، زيرا نمايندگان بالا رتبه، به ويژه وزراي خارجه کشورهاي ضامن صلح سوريه – ترکيه، ايران و روسيه، گرد هم جمع شده اند. این بدان معنی است که بحث در چنین مذاکراتی نه تنها در مورد مشکلات کنونی سوریه بلکه در کل به منظور ایجاد یک موقعیت مشترک بازیگران خارجی – شرکت کنندگان در این روند است. و این در شرایط ژئوپولیتیک مدرن تقریبا مهمتر از رابطه بین طرفین درگیری در داخل کشور است.
در این زمینه، اظهارات نماینده ویژه ایالات متحده در امور سوریه، جیمز جفری، در مورد نیاز به محدود کردن روند آستانه، حداقل نامناسب به نظر می رسد. چرا چیزی که با موفقیت کار می کند بسته شود و آن هم بدون ارائه گزینه دیگر؟.
با توجه به اینکه دونالد ترامپ رئیس جمهور ایالات متحده شخصا پیشنهاد انتقال مذاکرات در مورد حل اختلاف دیگری « غرب اوکراین» را به چارچوب آستانه کرده بود، سخنان جیمز جفری عجیب و غیریب به نظر میرسد. اگر ایالات متحده به اثربخشی روند آستانه اعتقاد نداشته باشد، چرا آنها می خواهند مذاکرات دیگر در پایتخت قزاقستان برگزار شود؟ غیر منطقی است، درست است؟
اگرچه منطق این رفتار را می توان یافت، اگر ما به یاد بیاوریم که در این اواخر تجارت سیاسی در سرحد فول به ویژگی مشخصه استراتژی کاخ سفید تبدیل شده است. تهدیدات برای خروج از سازمان های بین المللی بر اثر کمترین نارضایتی از فعالیت های آنها، هشدارهایی در مورد قطع روابط با شرکای کلیدی بر مبنای نارضایتی بسیار کوچک. هشدار ها از طرف واشنگتن در سیاست مدرن جهان مبدل به یک امر عادی شده است.
به نظر می رسد که این بار هم مسئله سوریه تنها موضوع چانه زنی ژئوپلیتیک جدید شده، که حساب آن کاملا مشخص نیست. اما قیمت آن کاملا روشن است: زندگی مسالمت آمیز یک کشور و میلیون ها شهروند آن …