کودکانی که در بخش های مختلف شهر قندهار مشغول کار های شاقه هستند، از دولت میخواهند که به آنها زمینه آموزش را فراهم کرده و از آنها حمایت مالی کنند.
بلال احمد و کبیر احمد دو کودکی هستند که از روی مجبوری در ورکشاپ موترسایکل سازی کار میکنند.
بزرگترین آرزوی آنها رفتن به مکتب است، اما هیچ کس دیگری را برای کار کردن ندارند و مجبور هستند خودشان حرفهٔ را یاد بگیرند.
بلال احمد میگوید:« من مجبورم کار کنم پدرم کهن سال است، کس دیگری برای کار کردن نداریم. من کار میکنم و یک چیزی به خانه میبرم. به مکتب و مدرسه نمیروم زیرا مجبور هستم کار کنم.»
کبیر احمد، یکی دیگر از کودکانی مشغول به کار های شاقه میگوید:« در خانه چیزی نداریم، بنابراین مجبورم به اینجا بیایم و کار کنم. وقتی بعد از کار پول میگیرم، یک مقدار نان به خانه میبرم.»
مانند بلال احمد و کبیر احمد، هزاران کودک دیگر در قندهار در کوره های خشت پزی، ورکشاپ های ماشین سازی، هوتل ها و سایر مکان های مختلف به کار شاقه مشغول هستند و بیشتر شان از آموزش محروم هستند.
كارشناسان كودكان، اشتغال كودكان در كارهای شاقه را نگران كننده میدانند و میافزايند كه بايد از اين كودكان حمايت شود و زمینهٔ آموزش برای شان فراهم شود.
حافظ احمد نعمانی کارشناس اطفال میگوید:« دولت موظف است به کودکان کشور زمینه آموزش و پرورش را فراهم کند تا کودکانی که به مشاغل شاقه مشغول هستند، درس بخوانند و آینده شان روشن شود.»
هرچند تعداد کودکانی که در قندهار در سرک ها هستند و کارهای شاقه انجام میدهند معلوم نیست، اما مسوولین ریاست کار و امور اجتماعی این ولایت میگویند که در دو سال گذشته صدها کودک از سرک ها جمعآوری شدهاند و به هدف آموزش در مراکز مختلف دولتی شامل شدند.
مولوی محمد یوسف محمد، آمر کار ریاست کار و امور اجتماعی قندهار میگوید:« ما تمام کودکانی را که در قندهار کار شاقه انجام میدادند را به شهرها فرستادیم. بعضی ها را به مراکز آموزشی فرستادیم و بعضی دیگر را به مدارس، بسیار تعداد کمی آنها باقی مانده اند. همانطور که معلومات دارید این ساحه را در عینو مینه عرب ها ساخته اند، ما در اینجا ۷۰۰ یا ۸۰۰ کودک را آموزش میدهیم.»
بر اساس آمار وزارت کار و امور اجتماعی، بیش از یک میلیون کودک در سراسر کشور مشغول به کار های شاقه هستند.